سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاداشت های پسرک زشت

صفحه خانگی پارسی یار درباره

....

شاید کمی گریه کنم!

بارانی بیاید

تا که رنگین کمان بدر آید

اعتبار من است چشم های من

هر چند گریستم و صبح نیامد!

گریستم و خوابم در ربود

و حالا به خودم مشکوکم

و این گونه هایی که ترک برداشته اند.

 

خدا نوشت: هیس... صدای پای خدا می آید!!
سیاهی نوشت: شبم و جرات فردا شدن ندارم! هنوز پیله بسته ام بدور خود- جرات پروانه شدن ندارم

ستاره نوشت: حرف های دلم را در این سحر پر از بهانه...کجای آسمان جا دهم

تا اشک هایم روی شانه ماه سنگینی نکند؟؟!!!

من نوشت: من دلم آشوب...تو حال روزهایم را بهتر می دانی