سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاداشت های پسرک زشت

صفحه خانگی پارسی یار درباره

می تونی عاشق بشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    نظر

به نام خدا

سلام دوستان

می تونی هنوز هم حافظ بخونی ، حالا توی میکده و کنار خم می و زلف پیچ در پیچ معشوقه یا گوشه سجاده خیس از اشک و آه و ناله و تمنای وصال یار


می تونی باز هم سهراب بخونی و غرق بشی توی عشق بازی هاش با برگ و گل و حشره و با نگاه به هر گوشه طبیعت خودت رو جزئی از اون حس کنی و همه چیز رو سرشار ببینی از...هر چیز!


می تونی حتی رپ بخونی و از هرچی دلت خواست بگی یا اصلا نگی!!!


می تونی هزار و یک کار کنی ، هزار و یک چیز بخونی ، هزار و یک چیز بگی ، هزار و یک ... هزار و دو... هزار و سه ... هزارو ....


اما دیگه نمی تونی لیلی و مجنون بخونی ، دیگه نمی تونی شیرین و فرهاد بخونی ، دیگه نمی تونی ویس و رامین ...


انگار خدا هنوز هم همون خداست ، گل همون گل، خار همون خار، حتی کرم همون که سهراب رو دیوونه می کرد اما دیگه انگار ...


نمی دونم ، شاید اونا اشتباهی بودن ! خسرو و لیلی و فرهاد و ویس و مجنون و شیرین و رامین و...


بی گمان باید همین باشد !


اصلا زندگی شاید همین باشد!

 

و می دانم وقتشه بگی زهر مار!

 

و دست بردار و برو.....برو خوش باش....چه کار به کار ما داری؟