کاشکي
گاهي وقتا
خدا از پشت اون ابر ها ميومد بيرون
و گوشم رو محکم مي گرفت و داد مي زد که
آهـــــــــــــــــاي !!!
بگير بشين سر جات
اينقده غر نزن….
همينه که هست !
بعد يک چشمک مي زد
و آروم توي گوشم مي گفت
غصه نخور، همه چي درست ميشه….