کفاش . . .
سلام
این متن وبلاگ نامه ای به یک کفاشه که بچه های شیرازی فکر کنم خوب بشناسنش . . . .
.
.
.
.
سلام
سلام کفاش خیابان برق
از عبور ننگ آور عابران تلخ می دانم دل شکسته و گریانی . . .
سکوت نغمه چشمانت ، نگاه گنگ پریشانت گواه زمستانی بودن تو را دارد . . .
ای معنای حقیقی نان
تو را به سجاده ات سوگند همیشه عاشق باش و بمان . . . !
بسوز بر دل دلسوزانت ، اگر حتی ذره ای به کار تو نیایند . . .
و در عوض بسوز بر دل دلسوزانت ، اگر حتی ذره ای به درد تو می بالند . . .
هزاران شاخه گل پژمرده به پای خشکی دستانت . . . !
این تنها دارایی من بود که از صمیم قلب تقدیم تو
ای بهانه بارش باران
ای کفاش خیابان برق . . .
راستی نمی دانم کسی به نقاشی های خزان زده در پیاده رو تو نمره می دهد ؟؟؟؟